مقام علی اصغر(ع)

چرا حضرت علی اصغر(ع) که در همان کودکی شهید شدند مقامی بالا در نزد خدای سبحان دارند ولی مثل ما آن توفیق را نداشتیم که در کودکی شهید شویم تا آن مقام را داشته باشیم، آیا این مسأله با عدالت خداوند قابل توضیح است یعنی چرا کودکی در قنداق به آن مقام برسد ولی من […]

چرا حضرت علی اصغر(ع) که در همان کودکی شهید شدند مقامی بالا در نزد خدای سبحان دارند ولی مثل ما آن توفیق را نداشتیم که در کودکی شهید شویم تا آن مقام را داشته باشیم، آیا این مسأله با عدالت خداوند قابل توضیح است یعنی چرا کودکی در قنداق به آن مقام برسد ولی من چنین توفیقی نداشته باشم؟

 

مقدمه: روشن است که بعضی افراد زمینه های ذاتی بالاتری برای رشد معنوی دارند به عنوان مثال کودکی که در خانواده مکتبی (نطفه حلال و لقمه حلال و …) و با مراقبت معنوی شدید پدر و مادر در ایام جنینی, پا به عالم می گذارد و از کودکی هم اصول تربیتی صحیح (برمبنای تعالیم اسلام) در مورد او اعمال می شود، این کودک زمینه دینی بالاتری را- نسبت به کودکی که فاقد این شرایط است- داراست . ولی نکته مهم در این جا این است که همه این شرایط، باعث زمینه بهتر و بستر مساعدتر می شود که از آن ها به اقتضاء تعبیر می شود (دقت کنید!) این اقتضائات فقط باعث گرایش بیشتر انسان به حقیقت و معنویت می شود ( نه این که وی مجبور شود )مثلاً اگر کودکی در خانواده مذهبی ۲۰ درجه (مثلا) علاقه و گرایش به دستورات دینی داشته باشد کودک دیگر ـ در خانواده غیر مذهبی ـ گرایش ۱۵ درجه ای یا ۱۰ درجه ای به این امور دارد. آنچه در این میان عنصر اصلی رشد و تکامل انسان است همان قوه اراده و اختیار در انسان است که زمینه ها و بسترهای وراثتی , باعث حرکت سریعتر این قوه در انسان می شود.اصل جواب : در ابتدا گفتنی است، واسطه فیض بودن به مقام معنوی نزد خداوند مربوط می شود و( چنان چه در حدیث امام رضا وارد شده است ) از آنجا که خداوند علم دارد که برخی انسانها در اینده با استفاده از اختیار خود و با اعمال نیک خود به مقامات بالا یی می رسند خداوند از همان سنین کودکی , بعضی از درهای غیب و شهود را به روی ایشان می گشاید و به آنها مقاماتی را می دهد اگر چه در خردسالی باشد چنان که به حضرت عیسی(ع) مقام حکمت را داد و یا به امام جواد(ع) در سن کودکی، مقام امامت داد . به عبارت دیگر, مقام بالای وجودی که قبل از بلوغ در انها موجود است همان مقامی است که در اینده با اعمال خود به ان میرسند که در حقیقت, گذر عمر نمایشگر آن حقیقت رفیع و آن منزلت گران قدر است ولو ممکن است به خاطر موانعی ( مثل شهادت علی اصغر در کودکی ) اصلا این سیر زمانی و گذر عمر تحقق خارجی پیدا نکند . لذا زندگی و عمر برای انها ,صرفا فرصت بروز حقایق نورانی آنها را در عالم جسمانی و ظاهر است . از باب مثال معلمی را در نظر بگیرید که چون از موفقیت دانش اموز اطمینان دارد قبل از ازمون اخر سال جایزه ای به دانش اموز میدهد هر چند ممکن است دانش اموز به علت تصادف در یک حادثه, موفق به شرکت در ازمون نشود .
بنابراین اگر این گونه مقامات معنوی به اختیار انها مستند شود صحیح است و مانعی ندارد .و لذا توسل به مقامات کسی مثل علی اصغر توسل صرفا به روح یک کودک نیست بلکه توسل به یک روح بزرگ است که فرصت بروز ان گوهر وجودی اش در این عالم خاکی بدست نیامد و بالاتر باید گفت مقامی مثل شهادت , پاداش همان اعمال صالحه ای است که در صورت فرصت , به انجام انها مبادرت می نمود .چنانکه مرحوم شیخ جعفر مجتهدی آن عارف بالله و عاشق اهل بیت می فرمود: هر چه که دارم و به هر کجا که رسیده ام از ناحیه حضرت علی اصغر(ع ) و توسل به ایشان بوده است , (لاله ای از ملکوت , شرح حال مرحوم مجتهدی , ص ۱۷۳).
از طرف دیگر راههای کمال و سعادت همیشه باز است و همه ما در میدان مسابقه قرار داریم و می توان با تلاش و مجاهدت به آنچه دیگران رسیدند رسید.
برای مطالعه بیشتر : کتاب عدل الهی استاد مطهری را ملاحظه فرمایید .