معامله یا ترید در بازارهای مالی
بورس اوراق بهادار یک بازار متشکل برای معامله سهام و اوراقی مثل اوراق درآمد ثابت است. بورس یک نهاد مالی است که علاوه بر معامله سهام میشود برای تامین مالی، سرمایهگذاری بلندمدت و کسب درآمد ثابت هم از آن استفاده کرد.
در این مطلب میخواهیم به معامله و ترید در بازارهای مالی اشاره کنیم و تمام مفاهیم مرتبط با این موضوع را بررسی کنیم. سپس به مفهوم، ارکان و انواع معامله نیز اشاره میکنیم.
تا پایان مطلب همراه ما باشید تا معامله و معاملهگری را بهتر بشناسید.
معامله خوب چیست؟
قبل از آن که بگوییم معامله خوب چیست، باید بگوییم که خوب برای چه کسی؟
بسیاری از معاملهگران فکر میکنند که معامله خوب یعنی معاملهای که سود بیشتری داشته باشد.
درست است که افراد معمولا به دنبال بالاترین سود هستند، اما معاملات باید به شکلی تنظیم شوند که در نهایت به ترکیب مناسبی از ریسک و بازدهی برسند.
فراموش نکنید که یک معامله پرسود، در بیشتر موارد معاملهای پرریسک است و تمام معاملهگرها پذیرای بالاترین حد از ریسک نیستند.
انواع معامله در بورس
در بورس میشود معاملات را از چند دید تقسیم کرد. اولین و معروفترین دستهبندی میگوید که دو نوع معامله بورسی وجود دارد.
معامله آنلاین و آفلاین
در بورس، سفارش معامله از دو طریق میتواند به هسته معاملات ارسال شود.
- معاملات آنلاین: که در آن خریدار و فروشنده از طریق سامانه آنلاین سفارش خود را بهصورت مستقیم به هسته معاملات ارسال میکنند. معاملات در این روش به صورت آنی صورت میگیرد.
- معاملات آفلاین: در این روش، معاملهگر سفارش خود را از طریق تلفن یا پیام به کارگزاری منتقل میکند. تریدر کارگزاری بهنمایندگی از دارنده کدبورسی سفارش را انجام میدهد. در نتیجه معامله آفلاین نسبت به معامله آنلاین تاخیر بیشتری دارد.
معامله مستقیم و غیرمستقیم
برای خریدوفروش سهام و اوراق دو روش وجود دارد:
- در روش مستقیم، فرد مستقیما نماد بورسی مورد نظرش را سفارش میدهد.
- در معامله غیرمستقیم، فرد سرمایهاش را به یک شرکت سرمایهگذاری میدهد تا از طریق صندوق یا خدمات سبدگردانی برایش سهام خریدوفروش کنند.
معامله سریع و کند
بعضی از افراد معاملهگر سریع هستند. این افراد با روش معامله با فرکانس بالا یا High Frequency Trade به معامله میپردازند. مدت زمانی که آنها سهم را نگه میدارند ممکن است یک ماه، یک هفته، یک روز یا حتی یک ساعت باشد.
معاملهگرهای کند، خرید و فروش کمتری میکنند. معمولا آنها سهم را برای مدتی طولانی (مثل ۲۰ سال) میخرند و نگه میدارند.
معاملهگرهای سریع از اختلاف قیمتها در زمانهای مختلف سود میکنند.
معاملهگرهای کند، معمولا به دنبال شریک شدن در سود شرکت هستند.
هر دو روش خوبیها و بدیهای خود را دارد.
معامله در بورس
برای بسیاری از افراد معامله سهم در بورس ترسناک است. اما بعید است که تا امروز در زندگی خود معامله نکرده باشند.
برای مثال وقتی به سوپرمارکت میروید و شیر میخرید، دارید معامله میکنید. خرید ماشین، خانه، سهام و… هم معامله هستند.
معامله سهام با مسکن تفاوتهای زیادی دارد. برای مثال شما میتوانید خارج از بازار (OTC) ملک را بهنام همسر خود کنید. اما معاملات OTC برای سهام ممنوع است و نمیتوانید سهمهای خود را به دیگری هدیه بدهید.
با این وجود بیشتر مردم به جزئیات معاملات توجه ندارند. همین موضوع میتواند باعث ضرر و زیان آنها شود.
برای این که شباهتها و تفاوتهای معامله در بورس و در بازارهای دیگر بهتر روشن شود، لازم است با ارکان و انواع معامله بیشتر آشنا شویم.
معامله چیست؟
معمولا منظور از معامله این است که دو طرف برای انتقال مالکیت یک دارایی به توافق برسند.
البته در تمام معاملات، قبول معامله از سمت دو طرف الزامی نیست. مثلا من میتوانم بدون توافق کسی که به من بدهکار است بدهی خود را ببخشم یا ماشینم را به شخصی هدیه دهم.
اما معمولا در اقتصاد، منظور از معامله همان قرارداد بیع یا خریدوفروش است که الزاما به توافق و تفاهم دوطرف نیاز دارد.
در بورس هم همینطور است. هر بار که معامله رخ میدهد، الزاما یک طرف خریدار سهم و دیگری فروشنده بوده است. پس وقتی از حجم معاملات حرف میزنیم، به همان تعداد سهم خریده و فروخته شده است.
یعنی شما نمیتوانید سهمی را بفروشید مگر کسی خریدار آن باشد. و نمیتوانید سهم را بخرید مگر کسی آن را بهفروش بگذارد.
اگر برای سهم فروشندهای وجود نداشته باشد، به اصطلاح صف خرید تشکیل میشود. نبود خریدار هم وضعیت سهم را با صف خرید روبرو میکند.
ارکان معامله
هر معامله ۴ رکن اصلی دارد:
اولین رکن معامله: خریدار و فروشنده
فرض کنید من یک خانه ۱۰۰ متری دارم. داشتن این خانه، مرا به فروشنده تبدیل نمیکند. حتی اگر با مراجعه به بنگاه بخواهم از قیمت خانهام باخبر شوم.
اولین قدم در معامله این است که من نیت کنم که خانه خود را بفروشم. گاهی در اصطلاح قانونی به این قدم «ایجاب» میگویند.
وقتی شما در پنل آنلاین دکمه فروش سهم را فشار میدهید، خود را به فروشنده آن سهم تبدیل میکنید. اگر سهم را از شما بخرند و بعد پشیمان شوید، دیگر نمیتوانید سهم را پس بگیرید. تنها راه این است که همان نماد را با قیمت لحظهای آن خریداری کنید.
قدم بعدی این است که خریدار، انجام معامله را بپذیرد. به این پذیرش در اصطلاح «قبول» میگویند.
در بازار سرمایه، قبول معامله با فشردن دکمه خرید انجام میشود.
زمانی معامله جوش میخورد که فروشنده، معامله را ایجاب و خریدار، آن را قبول کند.
در بورس اگر معادل قیمت پیشنهادی فروشنده، یک خریدار با همان قیمت باشد، معامله مچ خواهد شد.
دومین رکن معامله: اهلیت
برای قانونی شدن معامله، دو طرف باید اهلیت داشته باشند. یعنی عاقل، بالغ و رشید باشند.
به بیان ساده معامله ملک با یک فرد دیوانه یا کودک، قانونی نیست.
پس صرف وجود ایجاب و قبول معامله را قانونی نمیکند، اگر اهلیت طرفین مشخص نباشد.
برای معاملات بورسی، اهلیت با دریافت کدبورسی و احراز هویت به اثبات میرسد.
سومین رکن معامله: مبیع
فرض کنید من حاضرم «هیچ» را به شما یک میلیون تومان بفروشم و شما نیز از این قیمت رضایت دارید. در این صورت معامله شکل نمیگیرد چون مالی برای خرید و فروش وجود ندارد.
«مال» یا مبیع، آن چیزی است که مورد معامله قرار میگیرد. مبیع میتواند ملموس یا ناملموس باشد. مثلا شما میتوانید یک اسم تجاری یا یک ایده را هم بفروشید.
اما همین مبیع هم شرایطی دارد. مثلا اگر نتوانید چیزی را تسلیم کنید یا آن دارایی بهذات قابلیت خرید و فروش نداشته باشد، شرایط بیع محقق نمیشود.
شما نمیتوانید سیاره اورانوس را بخرید یا بفروشید.
اما برگه سهام شرکت استخراج معادن اورانوس قابل خریدوفروش است و پس از انجام معامله برای خریدار برگه سهم صادر خواهد شد.
در بورس دو نوع دارایی وجود دارد:
- داراییهای قابل معامله مثل سهام و اوراق که میتوانید آنها را به غیر بفروشید.
- داراییهای غیرقابل معامله مثل واحدهای سرمایهگذاری صدور-ابطالی که قابل انتقال بهغیر نیستند.
چهارمین رکن معامله: ثمن بیع
ثمن در واقع آن پولی است که در ازای دریافت مال پرداخت میکنید.
این پول میتواند وجه رایج مثل ریال، یا وجه مورد توافق مثل ارز دیجیتال، طلا یا گندم باشد.
شاید هم در مقابل دریافت یک مال، مال دیگری را به خریدار بدهید.
تا زمانی که ثمن پرداخت نشده، معامله کامل نمیشود.
قیمت پیشنهادی شما برای خرید یا فروش سهم در بورس، ثمن بیع است.
ثمن بیع در معاملات بورسی فقط و فقط میتواند ریال باشد. یعنی خرید سهم با طلا، ارز دیجیتال یا معاوضه ممکن نیست.
انواع معاملات
سادهترین شکل معامله این است که شما یک پولی میدهید و یک کالایی را دریافت میکنید. اما معاملهها انواع مختلفی دارند که با هم نگاهی به آنها میاندازیم:
معامله نقدی
معامله نقدی سادهترین و ابتداییترین شکل معامله است. وقتی یک شمشیر با یک سکه طلا مبادله شد، یک معامله نقدی شکل گرفت.
در این نوع از قرارداد، خریدار و فروشنده برای تسویه وجه و تحویل کالا یک مهلت مشخص دارند.
مثلا وقتی از فروشگاه آنلاین خرید میکنید، فروشنده ممکن است یک هفته بعد کالای مورد نظر را تحویل دهد.
همچنین ممکن است برای پرداخت شما فرصتی مشخص مثل یک هفته داشته باشید.
خریدار سهم در بورس، پول را با وجهی که نزد کارگزاری گذاشته پرداخت میکند. سپس کارگزاری حسابش را با کارگزاری فروشنده تسویه میکند و فروشنده پولش را ظرف دو روز کاری تحویل میگیرد.
با این که پرداخت وجه فروش سهم ۲ روز طول میکشد، با این وجود این معامله، نقدی به حساب میآید.
معامله نسیه
احتمالا با این نوع از معامله هم آشنایی دارید. شاید حتی خودتان هم تا امروز کالایی را به صورت نسیه خریده باشید.
در این نوع از معامله، خریدار کالا را فورا تحویل میدهد اما وجه آن در زمانی مشخص (سررسید) پرداخت میشود.
در زمان سررسید، خریدار باید وجه را نقدا و کامل پرداخت کند.
در بورس، معاملات نسیه از طریق اعتبار صورت میگیرد. کارگزاری بسته به میزان گردش مالی کاربر به او اجازه میدهد میزانی مشخص سهم بخرد و بعدا پولش را بپردازد. کاربر در زمان سررسید این وجه را به کارگزاری میدهد یا از طریق فروش سهام وجه اعتبار را میپردازد.
دانشمندان اقتصاد رفتاری باور دارند که میزان خطا و اشتباه در معاملات نسیه بسیار بیشتر است تا معاملات نقدی و توصیه میکنند تا جای ممکنه از خرید نسیه و اعتباری سهام پرهیز کنیم.
معامله سلف
سَلَف یا فوروارد هم نوعی دیگر از معامله است که حتی در بازارهای سنتی هم دیده میشود.
این قرارداد درست برعکس نسیه است. یعنی وجه معاملا فورا پرداخت میشود اما کالا بعدا تحویل میشود.
مثلا اگر بخواهید ۱۰ تن فولاد بخرید، وجه آن را به کارخانه میپردازید که فولاد را سهماه دیگر به شما تحویل دهد.
قیمت سلف معمولا ارزانتر از قیمت نقدی است، علاوهبر این که هزینه انبارداری نیز کاهش پیدا میکند.
در بورس کالا امکان انجام معاملات سلف وجود دارد. در معاملات سلف موازی استاندارد شما ملزم به دریافت کالا نیستید و میتوانید قرارداد خود را با متقاضی دیگر بفروشید.
توجه کنید که کالای مورد معامله در معامله سلف باید روشن باشد و دو طرف دقیقا بدانند که دارند چه چیزی را معامله میکنند. بهدلیل این که محصولات عرضه شده در بورس کالا کاملا استاندارد هستند، معاملات سلف بدون اشکال شرعی و قانونی صورت میگیرد.
معامله آتی
معامله آتی خیلی شبیه به سَلَف است. اما این دو قرارداد با هم متفاوت هستند.
فرض کنید میخواهیم ۱۰ تن فولاد بخریم. ابتدا مبلغی مشخص به عنوان وجه تضمین تعیین میشود.
سپس در زمان سررسید، خریدار پول را پرداخت میکند و فروشنده نیز کالا را تحویل میدهد.
این قرارداد از جمله قراردادهای صلح بهحساب میآید. در این نوع از معامله، هم وجه و هم کالا در زمان آینده تحویل داده میشوند.
نکته مهم این معاملات این است که شما با حجم کم پول قادر خواهید بود معاملات بزرگی انجام دهید.
یعنی اگر وجه تضمین ده درصد باشد، قدرت پول شما ده برابر خواهد شد.
در بازار سرمایه ایران معاملات آتی زیره، پسته و زعفران رایج است. پیشتر معاملات آتی سکه هم مرسوم بود اما این بازار فعلا تعطیل است.
یک روش دیگر معاملات آتی، فروش آتی است. یعنی بجای این که قرار بگذاریم که یک دارایی را در زمان آتی بخریم، برای فروش آن در آینده قرار میگذاریم.
معامله اختیار
شاید یکی از پیچیدهترین انواع قرارداد، همین قرارداد اختیار باشد.
در قرارداد اختیار خرید، شما مختار هستید که یک دارایی را در زمانی مشخص از من بخرید، اما مجبور به خرید آن نیستید. (من مجبور به فروش هستم.)
در اختیار فروش شما اختیار دارید که مالی را در زمان سررسید به من بفروشید، اما مجبور به فروش نیستید.
مثلا فرض کنید من و شما یک قرارداد صلح مبنی بر اختیار فروش سکه عقد میکنیم.
قرار میشود که در ازای پرداخت مبلغی مشخص، در ۴ مهر سال ۱۴۰۰ شما اختیار داشته باشید که یک سکه طلا را به قیمت ۱۴ میلیون تومان به من بفروشید.
۴ مهر فرا میرسد. اگر قیمت سکه ۱۲ میلیون تومان بود، از اختیار خود استفاده میکنید و سکه را به من به قیمت ۱۴ میلیون میفروشید. اما اگر سکه ۱۶ تومان بود، از این اختیار استفاده نمیکنید.
قرارداد اختیار دو شکل دارد: یا میتوانید اختیار خود را به شخص ثالث بفروشید یا این قرارداد قابل معامله نیست و فقط برای خودتان اعتبار دارد.
در بورس تهران شما میتوانید اختیار فروش سهام خود در قیمتی مشخص را خریداری کرده و سهام خود را در برابر زیان بیمه کنید. اما این قراردادهای اختیار قابلمعامله نیستند.
معامله تاخت
تاخت یا معاوضه به معاملهای میگویند که بر اساس آن شما یک مال را با مال دیگری عوض میکنید.
مثلا CD بازی اسپایدرمن را میدهید و CD بتمن را میگیرید.
تاخت زدن سهام جایز نیست. یعنی شما نمیتوانید تعدادی برگه سهم ایران خودرو را بدهید و معادل آن سهام فولاد مبارکه بگیرید. برای این کار حتما باید سهم خود را فروخته و سهم جدید را خریداری کنید.
قراردادهای معاوضه یا سواپ خودشان انواع بسیار گستردهای دارند و تنها به معاوضه دو کالا خلاصه نمیشوند. بگذارید دو مثال برایتان بزنم:
مثال اول
من میخواهم از یک فروشگاه آلمانی یک گیتار به قیمت ۱۰۰ یورو بخرم. دوستم در آلمان میخواهد از ایران یک سهتار را به قیمت ۳ میلیون تومان بخرد. توافق میکنیم که او پول گیتار را بپردازد و من پول سهتار را. به این ترتیب پرداختهای خود با ارزهای متفاوت را سوآپ کردهایم و هزینه تراکنش خود را کاهش دادهایم.
مثال دوم
کارخانه بزرگ A میتواند وام با بهره ۶ درصد یا وامی با بهره متغیر تورم+۱% بگیرد.
کارخانه کوچک B میتواند وامی با بهره ۶ یا با بهره متغیر تورم+۳% بگیرد.
کارخانه بزرگ وام تورم+۱% را میگیرد و کارخانه کوچک وام ۶% را.
سپس این دو شرکت وامشان را با هم عوض میکنند، در مقابل کارخانه کوچک ماهانه ۱% به کارخانه بزرگ میپردازد.
وام برای کارخانه بزرگ ۵% تمام میشود و برای کارخانه کوچک تورم+۲%. هر دو از این معامله خوشنود هستند.
مفهوم اسک و بید در معامله
فرض کنید من یک پراید نو دارم. ماشین خودم را یک میلیارد تومان آگهی میکنم. (در زمان نگارش این مقاله، یک میلیارد تومان برای یک پراید خیلی زیاد بود. اگر الان که آن را میخوانید، این قیمت خیلی ارزان است، خودتان اعداد را بزرگ کنید.) این قیمت درخواستی من یا Ask است. شاید نتوانم در نهایت ماشین را به قیمت پیشنهادی بفروشم.
در بورس، Ask معادل بهترین پیشنهاد فروشنده است.
شما به من زنگ میزنید و پیشنهاد میدهید که ماشین را یک میلیون تومان بخرید. این پیشنهاد شما Bid است.
به اختلاف بین رقم درخواستی من و رقم پیشنهادی شما، اسپرد یا Bid–ask spread میگویند.
برای یک دارایی نقدشونده مثل طلا، Bid–ask spread بسیار پایین و برای یک دارایی غیرنقدشونده مثل تابلوی نقاشی این اختلاف بسیار بالا است.
برای سهمی که این اختلاف زیاد شود نیز نقدشوندگی پایینی در نظر گرفته میشود.
زمانی معامله جوش میخرد که کمترین اسک مساوی شود با بیشترین بید.
یعنی اگر فروشندهای باشد که پرایدش را ۶۰ میلیون بفروشد و خریداری نیز در این قیمت وجود داشته باشد، معامله انجام میشود.
تقارن اطلاعات در معامله
یک بار دیگر فرض کنید من میخواهم یک پراید را به شما بفروشم. در این معامله چیزهایی هست که من میدانم و شما نه:
- آیا کارکرد ماشین واقعی است؟
- آیا ماشین ایراد فنی جدی دارد؟
- آیا قیمت پیشنهادی من در قیاس با ماشینهای دیگر منصفانه است؟
- آیا معامله این ماشین مشکلات قانونی ندارد؟
- آیا سرویسهای ماشین را به موقع انجام دادهام؟
- قطعات مصرفی مثل روغن و شمع و تسمه آیا از نوع مرغوب بودهاند؟
- ماشین را بیشتر در شهر استفاده کردهام یا در اتوبان؟
همانطور که میبینید اطلاعات من از ماشین خیلی بیشتر از اطلاعات شما است. به این پدیده، عدم تقارن اطلاعات میگویند.
ایدهآل این است که بازارها به سمتی حرکت کنند که طرفین معامله اطلاعاتی مشابه و برابر داشته باشند.
هدف از تاسیس سایت کدال و TSETMC همین است که تا جای ممکن اطلاعات خریدار و فروشنده یکسان شود.
غرر در معامله
در فقه اسلامی، معاملهای که در آن تقارن اطلاعات وجود نداشته باشد حرام یا باطل است.
یعنی من اگر اطلاعاتی دارم که پنهان کردن آن میتواند برای خریدار ریسک ایجاد کند، حق ندارم این اطلاعات را افشا نکنم.
برای مثال شما نمیتوانید برهای که هنوز در شکم مادرش هست را بفروشید، چون مشخص نیست که بره سالم به دنیا میآید یا نه. شاید بره آنقدری که توافق میکنید ارزش نداشته باشد.
مثلا فرض کنید که شما یک قطعه موسیقی را از من پیشخرید میکنید. از آنجایی که من آهنگساز و نوازنده ماهری هستم، فرض میکنید که نتیجه باید چیز شاهکاری باشد.
در زمان تحویل پروژه، من ۵ دقیقه فایل خالی برایتان میفرستم که هیچ صدایی در آن وجود ندارد. از نظر من، این شاهکار هنری نماینده سکوت رسانهها در برابر جنایتهای جهانی است. اما از نظر شما این قطعه موسیقی به هیچ عنوان ارزش ندارد. در این حالت معامله به حکم غرر باطل است. (میشد قبل از ساخت قطعه سکوت شما را از آن مطلع کنم و این کار را نکردم.)
به همین دلیل شما نمیتوانید سهامی که ندارید را پیشاپیش بفروشید.
توجه کنید که استفاده از اطلاعات رانتی برای معامله سهام به حکم غرر حرام است.
هزینه تراکنش در معامله
همانطور که دیدیم، نااطمینانی و عدم تقارن اطلاعات میتواند به طرفین معامله آسیب بزند.
برای همین وقتی شما میخواهید ماشین بخرید، نمیتوانید این کار را ظرف پنج دقیقه و با مراجعه به نزدیکترین نمایشگاه انجام دهید.
شما مجبور هستید روزها بلکه هفتهها جستجو کنید، قیمت بگیرید، از کارشناس بخواهید که ماشین را بررسی کند و بعد از اتلاف بالای هزینه زمانی و ریالی، بالاخره ماشین را بخرید.
فروشنده هم ممکن است برای این که بتواند ثابت کند که صادق است، مجبور شود برای گرفتن برگه کارشناسی و نیز برای پیدا کردن مشتری مناسب، وقت و هزینه بگذارد.
هر قدر سرمایهاجتماعی در یک جامعه پایینتر بیاید و تقلب بیشتر شود، هزینه تراکنش برای خریدار و فروشنده بالاتر میرود.
هزینه تراکنش بخش جدانشدنی هر معامله است. اما این که میزان آن چقدر باشد، بسته به مبیع و نیز وضعیت جامعه متفاوت است.
برای خرید یک تابلوی پیکاسو، باید خیلی بیشتر وقت و هزینه کنید تا برای خرید یک شیر پرچرب.
یکی از ابزارهایی که میتواند هزینه تراکنش را کاهش دهد، فرومهایی است که فعالان بازار آزادانه در آن به تبادل نظر بپردازند و اطلاعات خود در مورد یک دارایی را به اشتراک بگذارند.
بهترین معامله بورسی
در زندگی واقعی برای ما تنها مبیع و ثمن مهم نیست. ما به خریدار و فروشنده نیز اهمیت میدهیم:
شما حاضرید ماشین خود را ارزانتر از قیمت بازار به برادرتان بفروشید.
به عنوان یک فروشنده حرفهای برایتان مهم است که با پیشنهاد خوب قیمت، خریدار را به مشتری وفادار تبدیل کنید.
بسیاری از ماها پرداخت اندکی قیمت بیشتر اما خرید از فروشنده مطمئن، ترجیح دارد.
اما در بازارهای متشکل مثل بورس، خریدار و فروشنده از هویت هم بیخبر میماند. نهادهای نظارتی هستند که اهلیت و صحت معاملات را بررسی میکنند.
از این منظر، معامله خوب معاملهای است که با شفافیت و تفارن اطلاعات کامل صورت بگیرد. در چنین بازاری ما ملزم نیستیم فروشهای منصفانه داشته باشیم یا برای جلب رضایت مشتری تلاش کنیم. کاری که ما باید بکنیم این است که با استفاده درست از اطلاعات عمومی و پرهیز از معاملات رانتی، به کارایی بیشتر بازار کمک کنیم. چرا که سود نهایی یک بازار کارا به خودمان خواهد رسید.
منبع: تالار بورس
ارسال دیدگاه