معرفی کتاب رهنمای طریق

پرسش‌هایی برای زندگی بهتر از محضر استاد محمد علی جاودان کتاب رهنمای طریق حاوی پاسخ‌های محمدعلی جاودان به موضوعی معین است. نشر ایمان ماندگار این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر پرسش‌هایی که دربارهٔ «زندگی بهتر» از محمدعلی جاودان شده است را در بر گرفته است. درباره کتاب رهنمای طریق کتاب رهنمای طریق پس از شرح زندگی‌نامهٔ مختصری از محمدعلی جاودان […]

پرسش‌هایی برای زندگی بهتر از محضر استاد محمد علی جاودان
کتاب رهنمای طریق حاوی پاسخ‌های محمدعلی جاودان به موضوعی معین است. نشر ایمان ماندگار این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر پرسش‌هایی که دربارهٔ «زندگی بهتر» از محمدعلی جاودان شده است را در بر گرفته است.

درباره کتاب رهنمای طریق

کتاب رهنمای طریق پس از شرح زندگی‌نامهٔ مختصری از محمدعلی جاودان به پرسش‌های اخلاقی و عبادی‌ای که از او شده بوده است اشاره کرده و پاسخ‌های گفته‌شده را نیز آورده است. بخش‌های بعدی کتاب حاضر به پاسخ‌های این شخصیت به مشاوره‌های تحصیلی، پرسش‌های اعتقادی، قرآنی، روایی و تاریخی، مشاوره‌های مطالعه، پرسش‌های مربوط به ازدواج، پرسش‌های مربوط به مسائل خانواده و… پرداخته است.

در انتهای کتاب رهنمای طریق هم بخشی تحت‌عنوان «توصیه‌های معظم‌له» قرار گرفته که به دو بخش «امور معنوی» و «امور مادی» تقسیم شده است.

محمدعلی جاودان دانش‌آموختهٔ علوم حوزوی بوده و به‌گفتهٔ خودش در همهٔ عمر جز یک سال که به مریضی گذشته، به درس و مباحثه پرداخته است.

خواندن کتاب رهنمای طریق را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران حوزهٔ اخلاقی اسلامی پیشنهاد می‌کنیم.

 

بخش‌هایی از کتاب رهنمای طریق

«برای مطالعه‌ی مثنوی مولوی و فهم دقیق آن، چه مقدّماتی لازم است؟

مطالعه‌ی دقیق مثنوی مولوی، به مطالعات تخصّصی احتیاج دارد. به‌نظر بنده شما ابتداً کتاب «منطق کاربردی»، سپس کتاب «منطق صوری» و سپس به کمک سی‌دی‌های درسی، کتب «آموزش عقاید» و آموزش فلسفه‌ی آیت الله مصباح‌یزدی را با دقّت بخوانید و بفهمید. آن‌گاه می‌توانید به کمک کتاب «تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی جلال الدین محمد مولوی» مثنوی مولوی را مطالعه و فهم نمایید.

نظر حضرت‌عالی در زمینه‌ی مطالعه‌ی کتب فلسفه‌ی غرب چیست؟

برادر عزیز، این مسیر، مسیر خطرناکی است. یکی از اساتید بنده که دانشمند کم‌نظیری بود، در مباحثی که فیلسوفان اسلامی نظریه ارائه داده‌اند، از نظریات فیلسوفان غربی پیروی نمی‌کرد، امّا در فلسفه‌ی سیاست که فیلسوفان اسلامی نظریه‌ی کاملی ارائه نداده‌اند، از نظریه فیلسوفان متأخّر انگلیسی یعنی دموکراسی و لیبرالیسم دفاع می‌نمود. این مورد و ده‌ها مورد دیگر کافی است که آدمی بداند اگر در فلسفه‌ی غرب وارد شود، مشخّص نیست به کجا خواهد رسید؛ پس بهتر است که ابتدا فلسفه‌ی اسلامی عمیق و درست خوانده شود و سپس به‌سراغ فلسفه‌ی غرب رفت تا حدّاقل ایرانی بودن و مسلمانیِ انسان در این مباحث حفظ شود.

برادری بزرگ‌تر از خود دارم که در تربیت بنده، مذهبی شدن و تقیّدم به مسائل دینی تأثیر به‌سزایی داشته است. امّا متأسّفانه ایشان پس از سفر به خارج از کشور جهت تحصیل در رشته‌ی مدیریت، اعتقاد زیادی به کتب علوم انسانی غربی پیدا کرده‌اند؛ به‌گونه‌ای که در برخی موارد نسبت‌به رهبر معظم انقلاب سخنانی عجیب و نگران‌کننده بیان می‌کند؛ همچنین همسر ایشان که از خانواده‌ای مذهبی و فارغ التحصیل از دانشگاهی مذهبی بوده، تقیّد به پوششِ چادر را از دست داده است؛ البتّه من با ایشان بسیار صحبت کرده‌ام، امّا مؤثر واقع نشده است. به‌نظر شما بنده چگونه باید با ایشان سخن بگویم؟

قاعدتاً ایشان در هاضمه‌ی غرب و علوم غربی هضم شده‌اند و کسی که این‌گونه شود که با اعتقاد به غرب و علوم انسانیِ غربی در کشورهای غربی زندگی کند به‌طور معمول راه برگشت و نجاتی نخواهد داشت و تا شما نیز حدّاقل به‌اندازه‌ی ایشان از آن علوم آگاهی نداشته باشید نمی‌توانید در ایشان تأثیر بگذارید. از طرفی اگر شما نیز به‌اندازه‌ی ایشان از این علوم آگاهی یابید، ممکن است همان تمایلات و افکار در شما هم ایجاد شود؛ پس در نتیجه شما باید بکوشید تا اطّلاعات دینی، علم فلسفه و منطق اسلامی را خوب فرا بگیرید تا شاید بتوانید در بحث با ایشان تأثیرگذار باشید.

اخیراً کتابی در نقد کرامات مرحوم شیخ رجبعلی خیّاط منتشر شده است. نظر شما در این زمینه چیست؟

مرحوم شیخ رجبعلی خیّاط شخص خوب و زحمت کشیده‌ای بوده و محبّت خدا را احساس کرده بوده است؛ ولی به‌نظر بنده ایشان از نظر درجات کمال، در حدّ متوسّطی بوده‌اند. از طرفی نمی‌توان مرتبت و بزرگی کسی را از کتاب شرح احوال او به‌دست آورد مگر اینکه خود آن شخص را ببینید و او را از نزدیک بشناسید؛ همچنین به‌نظر می‌رسد کتابی که در نقد ایشان نوشته شده، مقداری تندروی کرده است؛ البتّه باید توجّه داشت که اگر مرحوم خیّاط از نظر تحصیلات به حدّ کفایت درس خوانده بود و استاد خبیری نیز ایشان را راهنمایی می‌کرد، یقیناً به مقامات بالاتری می‌رسید. مطلب دیگر که باید در پایان متذکّر شویم این است که استادِ راهِ آدمیت، می‌بایست ملّا، مجتهد و راه رفته باشد و شخص درس نخوانده و عامی نمی‌تواند این منصب را عهده‌دار شود.

نظر شما در زمینه‌ی کتب شهید مطهری (ره) چیست؟

آیت الله شهید مرتضی مطهری (ره) شخصی عالم، متدیّن، معتدل، خبیر و دلسوز بودند و به همین جهت کتب ایشان نوعاً مناسب و خوب است؛ البتّه هر کتاب برای کسی، نه اینکه همگان، همه‌ی کتب ایشان را مطالعه نمایند.

آیا مطالب کتاب «مواعظ» سلسله مباحث اخلاقی آیت‌الله حق‌شناس (ره) مورد تأیید حضرت‌عالی می‌باشد؟

همه‌ی مباحث این کتاب مورد تأیید و قابل استفاده است.

جناب‌عالی در پاسخ به یکی از سؤالات در زمینه‌ی مطالعه‌ی کتب علّامه تهرانی فرموده بودید: مطالعه کتب ایشان نیاز به مطالعات علمی مقدّماتی دارد. منظور شما از علوم مقدّماتی چه علومی‌است؟ همچنین لطفاً نظر خود را درباره‌ی سیدهاشم‌حدّاد که در کتب علّامه تهرانی از ایشان نام برده شده است بفرمایید.

کتب علّامه تهرانی، به ویژه کتاب معاد، الله‌شناسی و … نیاز به مقدّمات منطقی، فلسفی و کلامی دارد و شخص مبتدی، ابتدائاً نباید این‌گونه کتاب‌ها را مطالعه نماید.

آقای سیدهاشم‌حدّاد مرد بزرگی بوده‌اند، امّا بنده بین کسانی که ایشان را دیده بودند اختلافاتی مشاهده نموده‌ام. در هر صورت اگر آدمی اهل‌علم و عمل با هم باشد، طبیعتاً به کمالات بیشتری نائل می‌شود. بنده از کسانی که بدون علم به وادی عمل آمده و کمالاتی تحصیل کرده بودند متعدّد دیده‌ام و بدون استثناء آن‌ها را از عالمان عامل، کمتر یافته‌ام؛ تا جایی که گاه اشتباهات بزرگی نیز از آن‌ها مشاهده نموده‌ام. بی‌تردید می‌توان گفت: هیچ یک از این اشخاص، استاد کاملی نبوده‌اند.»